فلسفه مربی گری در ورزش و نقش های متمایز یک مربی
فلسفه مربی گری
فلسفه از یک سری اصول و عقاید تشکیل شده که به افراد یاری می نماید تا با موقعیت های بیشماری که در زندگی با آن مواجه می گردند مقابله کرده و موفق شوند. هر مربی باید فلسفه مخصوص به خود داشته باشد چرا که در شرایطی متفاوت از دیگران مربی گری نماید . هنگامیکه یک مربی مشغول کار مربی گری خویش می باشد فلسفه او بیشتر از دانش و آگاهی اش از یک رشته ورزشی به او کمک می نماید و تردید ودودلی او رانسبت به شکل بندی قوانین تمرین، سبک بازی، انضباط تیمی، رقابت، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت و غیر و را از بین می برد.
بسط فلسفه مربی:
اگر یک مربی به خودآگاهی دست نیافته باشد و نداند که کیست و یا از ماهیت وجودی خود اطلاعات کافی نداشته باشد هرگز به اعضای تیم خود نمی تواند کمک کند تا چیزی شوند که او می خواهد.
می بایست بیاد داشت که ورزشکاران بیشتر چیزی خواهند شد که مربی می باشد نه آن چیزی که مربی درخواست تبدیل شدن به آن را دارد.
دستیابی به خودآگاهی در بین مربیان تیمهای ورزشی
مربیان ورزش از دو روش برای دستیابی به خودآگاهی می توانند بهره جویند:
1- صداقت و روراستی با خویشتن خویش و خودارزیابی: یک مربی ورزش می بایست صادقانه اشکالات و معایب خود را یافته و درصدد اصلاح آن برآید. گاه این رویارویی با واقعیت وجودی و خود ارزیابی می تواند دردناک باشد و منجر به فرار از خویشتن گردد.
2- درخواست ارزیابی دیگران :
گاه لازم می گردد که یک مربی از دیگران بخواهد که او را ارزیابی نموده و نظر خود را نسبت به نامبرده اعلام نمایند. یک مربی می بایست مرتب از خود بپرسد من که هستم؟ از زندگی چه می خواهم؟ اهدافم به عنوان یک مربی ورزش چیست؟ آیا به عنوان یک مربی موفق ارزیابی می گردم؟ و یا چه عواملی ازمن یک مربی بهتر و کارآزموده خواهد ساخت؟
نقش های متمایز مربیان ورزش:
مربیان ورزش در نقش های گوناگون و متمایز می توانند ظاهر گردند :
1- رهبر (Leader) : مربی در نقش رهبر، هدایت کننده و مشخص کننده مسیر می باشد.
2- پیرو(Rollower) : مربی به عقاید دیگران احترام گذاشته واز آنها برای رویارویی با مسائل یاری می جوید.
3- معلم ( Teacher ) : مربی ورزش در نقش معلم، آموزش دهنده فنون و مهارتهای عملی و اخلاقی محسوب می گردد.به مرور زمان شخصیت بازیکنان به نوع شخصیت مربی و تیمی که از او انتظار دارد تبدیل می گردند.
4- تعیین کننده محدودیت ( Restricter ) : مربی با واقع بینی خود به بررسی مسائل پرداخته و در شرایط ویژه تصمیم گیرنده می باشد.
5- روانشناس یا مشاور ( Psychologist or conseller) : مربی می بایست با خصوصیات روحی واخلاقی بازیکنان تیم خود آشنا بوده، و آنها را در رسیدن به ایده آلهای فکری و عملی یاری نماید.
6- دوست(Friend ) : مربی می بایست رفاقتی سازنده مبتنی بر اعتماد و صمیمیت با بازیکنان تیم برقرار نماید.
7- جانشین والدین (As parent ) : مربی ورزش گاه لازم می گردد که از دیدگاه یک ولی به ورزشکار خود بنگرد و به رفع معضلات او بپردازد.
یک مربی با تظاهر درهر یک از نقش های توضیحی در متن بالا به اقتضای موقعیت تیم و یا وضعیت هر یک از افراد تیم می تواند کمک های ارزنده ای به ورزشکاران خود نموده و با رفع مشکلات جانبی، آنان را به بالاترین سطح عملکرد ورزشی نزدیک نماید.
تقسیم بندی مربیان ناکارآمد از دیدگاه روانشناسی ورزش:
ü مربی پروفسور:
منظور از اینگونه مربی، فردی است که مدعی است همه چیز را می داند و درصحبت هایش بطور مداوم از واژه های تخصصی استفاده می نماید.
ü مربی پرمدعا:
مربی پرمدعا هرگز حاضر به پذیرفتن اشتباهات خود نمی باشد و تمام اشتباهات و خطاها را به بازیکنان خود معطوف می دارد .
ü مربی بد زبان:
مربی بد زبان بطور مداوم در حال طعنه زدن و انتقاد کردن از بازیکنان و کادر تیم می باشد.
ü مربی شکلاتی
مربی شکلاتی بطور مداوم درحال تحسین و جایزه دادن به کادر تیم خویش می باشد.
ü مربی دمدمی مزاج:
اینگونه مربی در هر لحظه تصمیمی اتخاذ کرده و هر بار به گونه ای متفاوت عمل می نماید.
ü مربی حراف:
اینگونه مربیان بطور مرتب درحال حرف زدن و تذکر دادن به بازیکنان تیم خویش می باشند.
ü مربی صورت سنگی:
مربی صورت سنگی به مربی گفته می شود که بدون احساس می نماید . چنین مربی ای نه تنها در شادی پیروزی ها و موفقیت های تیم شرکت نمی نماید بلکه حتی در غم شکست های ورزشکاران تیم خود نیز نمود عینی ندارد.
در پایان مطلب می توان در یافت که یک مربی قطعاً می بایست دارای یک فلسفه جهت هدایت و رهبری تیم خود باشد در عین حال می بایست متناسب با ساختار و وضعیت تیم نوع مشکل مورد مواجهه در مسابقات بطور متغییر در هر یک از نقشهای هشت گانه ظاهر می گردد.
نسرین صرافان کارشناس ارشد روانشناسی