هندبال مدرن

هندبال مدرن

این وبلاگ تلاش دارد ورزش هندبال را بهتر علمی تر به علاقه مندان معرفی کند وباعث افزایش سطح آگاهی مربیا وورزشکاران شود.امید است با کمک شمادوستان این امرمحقق گردد
هندبال مدرن

هندبال مدرن

این وبلاگ تلاش دارد ورزش هندبال را بهتر علمی تر به علاقه مندان معرفی کند وباعث افزایش سطح آگاهی مربیا وورزشکاران شود.امید است با کمک شمادوستان این امرمحقق گردد

راههای کسب رضایت امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

حذیفه از  حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) روایت کرده که فرمود:

لولم یبق من الدنیا الا یوم واحد لبعث الله فیه رجلا اسمه اسمى و خلقه خلقى یکنّى ابا عبدالله .

اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد، خداوند در آن روز مردى را بر انگیزد که نامش نام من وخویش چون  خوى من و کنیه اش ابوعبدالله مى باشد .


کسب رضایت امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)
به گزارش خبرنگار «شیعه نیوز»آیت الله حاج سید صادق حسینى شیرازى روز یکشنبه دهم شعبان المعظم سال جارى (1430 هجرى قمرى) در بیت معظم له در شهر مقدس قم جمعى از طلاب حوزه علمیه نجف اشرف را به حضور پذیرفت و ضمن خوشامدگویى به آنان، سخنان پربها و ارزشمندى خطاب به آن مهمانان عزیز بیان فرمود...

ایشان در این سخنان درباره راه هاى دستیابى به رضایت و خرسندى مولا و سرورمان حضرت حجت، امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف فرمودند:ما در آستانه سالروز میلاد مولا و سرورمان حضرت بقیة الله عجل الله تعالى فرجه الشریف قرار داریم، لذا بر همه مؤمنان به خصوص اهل علم و طلاب علوم دینى ضرورى و بایسته است که در جهت کسب رضایت و خرسندى امام زمان صلوات الله علیه با جدیت بکوشیم. رضایت و خرسندى امام از رضایت خداى متعال ـ جل و على ـ ریشه مى گیرد، و رضایت خداى سبحان نیز از رضایت امام مى باشد. یعنى در این میانه همبستگى و تلازم آشکارى میان رضایت امام زمان صلوات الله علیه و رضایت خدا وجود دارد. اگر از حیث منطقى این همبستگى و تلازم را از باب علیّت و معلولیت بدانیم، در آن صورت رضایت و خرسندى امام زمان صلوات الله وسلامه علیه معلولِ رضایت خداى سبحان است. بنابراین، هرگاه امام معصوم از انسانى خرسند و راضى شوند ـ در هرجا و در هر موضوعى که باشد ـ چنین انسانى براى مسأله ى بسیار مهمى در زندگى دنیایى موفق شده و به سعادتى والا دست یافته است؛ و در این نکته هم هیچ شبهه و تردیدى وجود ندارد. و همچنین رضایت و خرسندى امام زمان صلوات الله وسلامه علیه نیز در یک چیز منحصر مى شود، و آن بى تردید بندگى و اطاعت از خداى سبحان است. پس هر انسانى به اندازه علمى که به دست آورده و به قدر قدرت و فهمى که کسب کرده است. اگر مطیع و فرمانبردار خداى سبحان باشد، بى شک و بى تردید به رضایت و خرسندى امام معصوم صلوات الله علیه دست مى یابد.
معظم له در توضیح مطالب پیشگفته فرمودند: بندگى و اطاعت از خدا درجات و مراتبى دارد: مرتبه عام و مرتبه خاص. مرتبه عام که درجه و مرتبه اى است بسیار مهم، بدان معناست که آدمى در این بندگى سخت پایبند و ملتزم به اداى واجبات و انجام دادن کارهاى شایسته و رویگردانى و ترک کامل محرمات و گناهان است. در آغاز بایستى انسان بداند که چه چیزى بر او واجب است و چه چیزى حرام. یعنى باید بداند مصداق هاى واجبات، که بایستى آنها را انجام دهد، چه مى باشند، و از سوى دیگر، این را نیز بداند که مصداق هاى حرام و ممنوع، که بایستى از آنها رویگردانى نماید و ترکشان کند و هرگز انجامشان ندهد، کدامند. مثلاً در برخى امور، شخص ازدواج کرده ى متأهل واجباتش و محرماتش نسبت به شخص مجرد متفاوت مى باشد، و فقیرِ نادار نیز واجبات و محرماتش نسبت به شخص دارا و ثروتمند متفاوت است. محرمات و واجبات شخصى که عالم است با محرمات و واجبات جاهل تفاوت مى کند، چنان که مولا و سرورمان حضرت امام صادق علیه الصلاة والسلام فرموده اند: «یغفر الله للجاهل سبعون ذنباً قبل ان یغفر للعالم ذنب واحد؛(1) خداى متعال پیش از آنکه از شخص عالم گناهى بیامرزد، از جاهل هفتاد گناه را مى آمرزد». و نیز از آن حضرت در حدیث صحیحى نقل شده است که: «لأحملن ذنوب سفهائکم على علمائکم؛(2) گناه سفیهان و نادانان را برعهده علمایتان خواهم گذاشت». بنابراین، واجبات و محرمات در برخى امور نسبت به هر انسانى تفاوت مى کند. لذا بایستى انسان بکوشد که هرگز واجبات را فروگذارى و ترک نکند، حتى براى یک بار در روز، یا یک بار در هفته و حتى یک بار در ماه و حتى یک مرتبه در سال. بنابراین، رضایت مولا و سرورمان حضرت امام زمان صلوات الله علیه بر اساس انجام واجبات و ترک محرمات به دست مى آید.
و اما مرتبه خاص؛ در این درجه و مرتبه، آدمى علاوه بر انجام واجبات و ترک تمام محرمات، در فضایل و مستحبات و ترک رذایل و مکروهات التزام و پایبندى مى کند و مى کوشد در زندگى خود همواره فضیلت ها را به خوبى انجام دهد و هرگونه رذیله اى را ترک نماید.
معظم له در ادامه فرمودند: در تاریخ و به طور دقیق تر، از زمانِ بعد از غیبت صغرى تا زمان کنونى و امروزه، میلیون ها عالم زندگى کرده اند و به واجبات دینى خود عمل نموده اند و از محرمات رویگردان و بیزار بوده اند و فضایل و امور شایسته و پسندیده را انجام داده اند و هر آنچه رذیلت، ناشایست و نکوهیده بود ترک کردند، و در جمع این جماعت انبوه پیر و جوان و کهنسال بوده است که همگى جان باختند و به سراى آخرت رفتند، اما چند نفرشان توانستند شیخ مفید و شیخ کاشف الغطا و شیخ شریف العلما و وحید بهبهانى و صاحب جواهر و شیخ انصارى رضوان الله تعالى علیهم اجمعین باشند؟ این رادمردان و نوادر زمان و بزرگان فقهاى پیشین، همگى طلبه بوده اند و از انواع مشکلات در رنج بوده اند، چگونه توانستند به موفقیت برسند و چهره هاى سرشناس و عالمانى نامدار و عظیم شوند؟
ایشان در پاسخ فرمودند: ملاک موفقیت این نوادر زمان و فقیهان نامدار را خود ما نیز داریم و چه بسا ما متأخران در این ملاک تواناتر و موفق تر هم باشیم، زیرا امکانات رفاهى و فناورى روز را در اختیار داریم و آنان این امکانات را نداشتند. بگذارید درباره راز موفقیت آنان برایتان داستانى را بیان کنم که از روش و سیرت آنان رضوان الله تعالى علیهم اجمعین مى باشد: مى گویند که جمعى از طلاب علوم دینى تلاش فراوانى کردند که در هر حال به دیدار امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف موفق شوند و آن حضرت را زیارت کنند. بنابراین، از این و آن در این باره سؤال کردند و بسیارى از اعمال عبادى و نیایشى را انجام دادند، اما موفق نشدند و نتوانستند امام زمان صلوات الله علیه را زیارت کنند. یک روز به آن جماعت خبر دادند که حضرت حجت، امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف به زودى در صحن مبارک حضرت امام حسین علیه السلام خواهد آمد و در فلان روز و فلان وقت در آنجا حضور خواهد یافت. آنان همگى به شهر مقدس کربلاى معلا آمدند و در همان روز حضور یافتند؛ روزى که هیچ مناسبت مذهبى خاصى هم نبود. داخل صحن شریف شدند و مردمِ کمى، در صحن حاضر بودند. در همان هنگام که آن جماعت در پى یافتن چهره اى خاص بودند، چشمشان به جوانى افتاد که در گوشه صحن بود و در مقابل او بساطى پهن بود که در آن قفل هایى براى فروش گذاشته بود و هیچ یک از آن قفل ها کلید نداشت، یا کلیدهایى که قفل نداشتند، چون این امر در آن زمان در عراق طبیعى بود. مردى نزد آن جوان آمد و گفت: قفلى دارم بى کلید، و از تو مى خواهم که آن را از من بخرى و قیمت مناسبى در ازاى آن به من بدهى، چون یتیمانى در خانه دارم و با این پول مى خواهم برایشان مقدارى گندم و جو بخرم. آن جوان در بساط خود به جست و جوى کلیدى پرداخت تا شاید به آن قفل بخورد و با ارزش تر شود. پس از اندکى جست وجو کلید مناسب را یافت و به آن مشترى گفت: قیمت قفلى که دارى یک فلس است و قیمت این کلید ـ که از آن من است ـ نیز یک فلس مى باشد، اما قیمتِ هر دوى آنها روى هم پنج فلس مى شود. لذا من کلید را به شما مى فروشم و چون پول ندارى به صورت نسیه آن را از من بخر. قیمت پیشنهادى هم یک فلس است. پس از آن قفل و کلید را از تو به قیمت پنج فلس مى خرم. اما چون من کلید را به صورت نسیه به قیمت یک فلس فروختم، بنابراین چهار فلس به تو مى دهم و بدین ترتیب بدهى خودت را پرداخته اى. مرد پذیرفت و معامله صورت گرفت و چهار فلس به دست آورد نه یک فلس.
این معامله آن جوان دستفروش، که در صحن مطهر امام حسین علیه السلام به فروختن قفل و کلید مشغول بود، مایه حیرت آن طلاب شد. مرد مشترى هنوز نزد جوان کاسب بود. برخاست و به طلاب رو کرد وگفت: مثل این جوان شوید (و اشاره کرد به جوان دستفروش) تا امام زمان سلام الله علیه خود به دیدنتان بیاید. این را گفت و رفت. طلاب که غرق در حیرت بودند با دیدن این صحنه و شنیدن این جمله به خود آمدند. یکى پرسید: این مرد کیست؟ دیگرى گفت: شاید خود امام زمان علیه السلام باشد! در پى یافتن آن مرد مشترى به این سوى و آن سوى دویدند، اما هیچ گونه اثرى از او ندیدند.
معظم له در ادامه افزودند: آن جوان که قفل و کلید مى فروخت، خود شیخ انصارى بود، و در آغاز تحصیل و حضورش در عتبات مقدسه، براى تأمین معاش هر روز چند ساعتى به آن حرفه مشغول مى شد.
و براى توضیح بیشتر فرمودند: آیا تاکنون کاسبى دیده اید که مثل شیخ انصارى عمل کند؟ آنچه شیخ انصارى انجام داد، بر او واجب نبوده، بلکه چون به فضایل، که همان رعایت انصاف است، مشغول بود، لذا منصفانه با آن مرد رفتار کرد و نوعى فداکارى را انجام داد. با انصاف رفتار کردن و مانند آن، مردم دوستى و ... از شمار فضایل است، که ما اهل علم بیش از دیگران باید پایبند و ملتزم آن باشیم.
آیت الله شیرازى دام ظله براى تأکید بیشتر فرمودند: کاوش و جست وجو جهت دستیابى به راه هاى دیدار و ملاقات با امام زمان علیه السلام مهم است و توفیق ملاقات با آن حضرت نیز بسیار بزرگ و عظیم است، اما آنچه مهم تر و پرفضیلت تر و عظیم تر مى باشد آن است که درباره راه هاى دستیابى به رضایت و خرسندى امام زمان صلوات الله علیه و عجل الله تعالى فرجه الشریف جست وجو کنیم، و آن امرِ مهم با طاعت و بندگى خداى سبحان به دست مى آید، که آن نیز بر اساس درجات و مراتب خاص و عام آن صورت مى گیرد؛ یعنى اداى واجبات و ترک محرمات، و عمل به فضایل علاوه بر واجبات، و اجتناب و رویگردانى از رذایل و مکروهات علاوه بر ترک محرمات، و هرکسى که بر این امر عزم جدى و تصمیم قطعى بگیرد و در این راستا با جدیتِ تمام بکوشد و فداکارى کند و دست، زبان، چشم، گوش، پا، شعور، فکر و جسمش را در اختیار خود بگیرد، بى تردید موفق مى شود.
بنابراین اینک که در آستانه سالروز میلاد این امام بزرگ صلوات الله علیه و عجل الله تعالى فرجه الشریف هستیم، باید با جدیت تمام بکوشیم که رضایت و خرسندى آن حضرت را به دست آوریم تا در تمام بسترها و جوانب موفق بشویم، ان شاء الله تعالى.

1) اصول کافى، ج1، ص47، باب لزوم الحجة على العالم و...، حدیث1.
2) وسائل الشیعه، ج16، ص145، باب7 وجوب هجر غافل المنکر و...، حدیث21198.

نظرات 1 + ارسال نظر
یه بنده خدا سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 17:57 http://1mygod1.blogfa.com

سلام

اجرک الله

عالی بود

برای فرج ال محمد صلوات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد